روایت یک تجربه عمیق عاطفی پس از مرگ در ایران صدا
کتاب گویای زندهتر از زندگی داستانی است. بر مبنای خاطرات که در طول آن راوی قصه، روایتگر روزها و گذشتههای خوش زندگی پیشین خویش است. این کتاب داستان مردی است که همسر خود را از دست داده و بهنوعی در این نوشتهها با او به گفتوگو میپردازد. راوی قصه چنان با معشوقه درگذشتهاش همکلام میشود که در لحظاتی، خواننده گمان میبرد مخاطبِ عاشق حی و حاضر در برابرش نشسته است.
کتاب گویای زندهتر از زندگی
تهیهکنندگی این کتاب گویا را احمد خدابنده سامانی، اقتباس شنیداری آن را فاطمه حاجزمان و صدابرداری این اثر را نیز امیرحسین سلیمی بر عهده داشتهاند.
علاقهمندان برای مطالعه این کتاب می توانند اپلیکیشن تلفن همراه ایران صدا را برای سیستم عامل اندروید و IOS از نشانی IRANSEDA.IR به صورت رایگان دریافت کنند.
بخشی از کتاب زندهتر از زندگی
در خانواده تو به تو میگویند: «دلشاد» یک واژۀ لیونی است برای کسی که قلب را شاد میکند، ته تغاری، ته کلم، دیرآمده، چهارمین و آخرین فرزند. جای آخرین فرزند در خانواده برترین جایگاهست. هر چیز برای «دلشاد» مجاز است. مراقبش هستند، اما هرگز جلوی دیوانگیهایش را نمیگیرند.
کاملاً احساس میشود که آخرین است و پس از او دیگری نخواهد آمد، پس زمان بسیاری صرف او میکنند، انگار این عشق پایانناپذیر است، همین طور هم هست. بچههای بزرگتر بعداً شناخته میشوند، زیادی جدی هستند و کمتر از خودشان حرف میزنند: آنها با شلاق اضطراب پدر و مادری زیاده جوان بزرگ شدهاند، با ترس والدینی که میخواهند اشتباه نکنند.
بزرگترها باری بر دوششان است که نباید کسی را ناامید کنند. با چنین باری بر دوش آواز خواندن دشوار است. وقتی فرزند دوم میآید، فرزند اول مفتخر میشود، این کلام نارسا را به او میگویند: برادر کوچک یا خواهر کوچکتر به دنیا آمده، تو باید مسئولتر باشی در حالی که فرزندان آخر، خدای من آخریها، هیچ چیزی از آنها نمیخواهند، همین که هستند یک معجزه است، پدر و مادر پیر شدهاند، آنها فهمیدهاند که بچهها خیلی هم سخت نیستند، در خلال اشتباهات ما رشد میکنند.