انتشارات افق منتشر کرد:
یکهو یکی از راه رسید کمی ایستاد به تماشا و من بی قرار شده بودم فکر کرد به خاطر این است که سیگار را تو دستم دیده اما من به خاطر لو رفتن بالکن ناراحت بودم گفت تو خرجت را از کجا می آوری؟ دختر سرگذشت عجیب خود را در خوابگاه دختران را در ررسیدی بدون نام نوشته است ناشری هم آن را در محل پیدا کرده و میخواهد منتشر کند تا شاید صاحبش پیدا شود در خواب دیدن روایتی تکان دهنده از زندگی دختری بی پناه اما مقاوم است…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.