کتاب مغازه ی جادویی اثر جیمز آر.دوتی با ترجمه ی فروزان صاعدی در قطع رقعی در 231 صفحه توسط نشر کتاب مجازی بازار دیجیتال شد.
بخشی از کتاب
بهتدریج متوجه شدم که وقتی از دست کسی عصبانی هستم، معمولا به این دلیل است که خودم از درون رنج میبرم و از دست خودم عصبانی هستم. قبلا هرگز متوجه این موضوع نشده بودم. کلمات او مدام به ذهنم میآمد: «کسایی که دیگران رو اذیت میکنن خودشون بیشتر از همه اذیت میشن.» حق با او بود. نکته همین بود. اگر بتوانی زخمهای خودت را درمان کنی، دیگر نه صدمه میخوری و نه به دیگران صدمه میزنی. وای! یعنی بودن با روث به نوعی من را شفا میداد؟
هفتهی قبل، روث به من گفته بود که آخرین چیزی که قصد دارد به من بیاموزد، قدرت رسیدن به هر چیزی است که میخواهم. آمادگی رسیدن به آن مرحله را داشتم. از حرف زدن در مورد قلب کمی خسته شده بودم. خیلی وقتها فکر کردن به آن آزارم میداد و خاطرات دردناکی را جلوی چشمم میآورد که مدتهای طولانی سعی کرده بودم در اعماق درونم دفن کنم تا کمتر آزارم دهند اما متوجه شدم که هرچند ظاهر شدن این خاطرات واقعا دردناک است، مواجهه با آنها هربار راحتتر میشود و دیگر چندان دردناک نیستند. در نهایت، بااینکه میتوانستم این رویدادها را در ذهنم زنده کنم، واکنش عاطفیام مانند قبل نبود. میتوانستم با آن خاطرات بنشینم و در رنج و درد ناشی از آنها غرق نشوم. میتوانستم با آن خاطرات بنشینم و خودم را سرزنش نکنم یا به نوعی فکر نکنم که تقصیر من بوده است. دیگر میتوانستم با آن خاطرات وقت بگذرانم و داشتم متوجه میشدم که اگرچه گوینده هنوز در آنجا بود، دیگر مانند قبل به او توجه نمیکنم یا شاید هم صدایش واقعا کم شده است.
روث قلب من را کاملا باز میدید و اگرچه گاهی درد داشت، حال دلم خوب بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.