انتشارات ققنوس منتشر کرد:
شب عروسی براش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لب تر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت. زنا میگفتن ترس پاک شدن رنگ لبشو داره و گوشه چارقدشون میخندیدن. مردا میگفتن شده عینهو پلنگی که تازه شکارشو به نیش کشیده و اخم تو هم میکردن. اول عروسی بود که خودشو رنگ کرده بود. بعد از اونم گفتن بدیمنی میآره و بالکل از خیرش گذشتن. خیلی که همت میکردن به قول میمار بند و ریسمونی بود و زیر ابرویی که تا یادم میآد تا به تا از کار درمیاومد و عروس نه که خوشگلتر نمیشد چپ و چول میشد. خیلی طول میکشید تا دوباره شکل آدمیزاد به خودشون بگیرن و دیگه آدمو یاد پاچه بز کز داده نندازن. بعد فهمیدم تا سه روز آزگار نه حرف زده و نه چیزی خورده، سه روز پای آینه نشسته و هی خودشو تو آینه ورانداز کرده.
این کتاب از 21 داستان کوتاه تشکیل شده است. داستان اول که در بالا هم بخشی از آن ذکر شد با گویش محلی شیرازی نوشته شده است. مهناز کریمی نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این مجموعه، رمان سنج و صنوبر را منتشر کرده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.