انتشارات افق منتشر کرد :
ناتومی افسردگی اثری است از محمد طلوعی که در سال ١٣٩٥ منتشر و پس از سه ماه به چاپ دوم رسید. این کتاب، دومین رمان و چهارمین کتاب این نویسنده است.این کتاب، دومین رمان و چهارمین کتابی است که طلوعی در حوزه ادبیات داستانی چاپ می کند. او پیش تر، مجموعه داستان «من ژانت نیستم»، رمان «قربانی باد موافق» و مجموعه داستان «تربیت های پدر» را به چاپ رسانده است. این رمان ۳ داستان موازی و مستقل از هم را شامل می شود که به نوعی با یکدیگر در ارتباط اند.
در بخشی از کتاب میخوانید :
مهران گونی را که تویش اسلحه بود بالا گرفت، گفت: «این رو چه کار کنم؟»
اسفندیار نفهمید توی گونی چیست. هرچه فکر کرد یادش نیامد. گفت: «چه بدونم پسرجون. یه چیزیه دست تو، خودت ببین به چه کاریت می آد.» روزی را یادش آمد که با کارلا و علی به پارک گرونالوند رفته بودند. این خاطره را انگار از ته یک جعبه از انباری درآورده بود. خاطره را اگر با کسی مرور نکنی همین می شود، خاطره را اگر کسی نباشد هرچند وقت یک بار یاد بیاورد، همین می شود. علی را گرفته بود توی بغلش و به پوست ساق هاش دست می کشید. دکترها تشخیص داده بودند خونریزی علی، پورپورای هنوخ شوئن لاین است. گفتند وقتی شانزده ساله شود خود به خود بیماری خوب می شود اما او و کارلا نگران بودند. پاهای علی خونریزی زیر جلدی داشت، روی ران ها و ساق ها و باسن، انگار بچه را کتک زده باشند و بعد برای اینکه از دلش در بیاورند آورده باشندش شهربازی. مردم این طوری خیال می کردند و بعد از اینکه نظرشان به پاهای علی جلب می شد برای اسفندیار و کارلا سر تکان می دادند و می رفتند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.