انتشارات افق منتشر کرد:
خدایان باهم وداع کردند؛ روزی که جزر و مد غریب به پا شد، تمام صبح زیر آسمان شیریرنگ آب خلیج بالا آمده بود و بالا آمده بود و در ارتفاعی که هیچکس پیشتر ندیده بود، بند میشد. امواج کوچک بر شنهای داغی میلغزید که سالهای سال رطوبتی به خود ندیده بود جز نم بارانی گاه و بیگاه. کشتی باری زنگاربستهای در آنسوی خلیج سالها به گل نشسته بود و کسی به یاد نمیآورد که تکانی خورده باشد و حالا همه فکر میکردند با این امواج لابد دوباره به راه میافتد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.