انتشارات ققنوس منتشر کرد:
سنگ و سایه گونهای یارکشی پیش از بازی بود که از هر بازیای زیباتر مینمود و کودک میخواست که بازی هرگز آغاز نشود؛ همچنان ایستاده باشند پشت به مهتاب، چشم به سایهها که بر زمین افتاده بودند. چنین نمیشد. سردستهها سنگ به سایه دلخواه خود میانداختند و یارگیری آغاز میشد. گاه پیش میآمد که سنگ بر سایه کودک میماند اما او از جا تکان نمیخورد. دلش میکشید سنگ پیوسته در راه باشد و سایه در خنکایِ خاک مهتاب گرفته، بماند. شیوه دیگر برای یارگیری، «چُرچُر، دست پُر» بود. بدین گونه که سردستهها در کنار هم میماندند و بچهها دست به گردن هم انداخته دور میشدند و با هم میخواندند که یکی ماه باشد و دیگری ستاره، یا یکی آسمان باشد و دیگری آفتاب.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.