انتشارات افق منتشر کرد:
او را درون چالهاى گذاشتم. به نظر شروع خوبى بود، شیوهى امیدوارکنندهاى براى پیش بردن ماجرا بود. مرد خفتهاى را داخل گودالى بگذار و بعد ببین وقتى بیدار مىشود و سعى مىکند بیرون بیاید چه اتفاقى مىافتد. منظورم گودال عمیقى توى زمین است، گودالى به عمق دو و نیم یا سه متر که کاملاً بهشکل دایرهاى حفر شده، با دیوارههاى عمودى و سخت، خاک بسیار فشرده، چنان سخت که انگار سطحش بافت گل پخته یا حتى شیشه را دارد. به عبارت دیگر، مردِ درون گودال وقتى چشمانش را باز کند، نمىتواند خود را از گودال نجات دهد. مگر اینکه مجهز به وسایل کوهنوردى باشد مثلاً چکش و میخهاى فلزى، یا طنابى که بتواند به درختى در آن نزدیکى کمند کند ولى این مرد هیچ ابزارى ندارد و وقتى به هوش بیاید، بىدرنگ به ماهیت مخمصهاش پى مىبرد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.