انتشارات آموت منتشر کرد:
من و گراهام راسل برای یکدیگر ساخته نشده بودیم. من سرشار از احساس بودم، او اینطور نبود. من در رویا زندگی می کردم در حالی که او در کابوس ها زندگی می کرد. زمانی که گریه می کردم او هیچ اشکی برای ریختن نداشت.
با وجود قلب منجمد او و آمادگی من برای فرار، بعضی اوقات ما ثانیه هایی مشترک داشتیم. ثانیه هایی که چشمانمان به هم قفل می شد و اسرار یکدیگر را می دیدیم. ثانیه هایی که لب های او ترس های من را می چشید و من در دردهای او نفس می کشیدم. ثانیه هایی که هر دو تصور می کردیم که از دوست داشتن یکدیگر چه می خواهیم؟
آن ثانیه ما را معلق می کرد، اما وقتی به واقعیت بازمیگشتیم، گرانش ما را وادار به فرود از آن حالت می کرد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.