انتشارات ثالث منتشر کرد:
«فردا داستان خوبی مینویسم» مجموعه داستان کوتاهی از سپیده ابرآویز است. در یکی از داستانهای کوتاه این کتاب به نام «یکشنبهای برای روشنک» میخوانیم: «روشنک یکشنبه مصاحبه عقیدتی دارد. چشمهایم را تازه عمل کردهام و پنج روز بیشتر به یکشنبه نمانده است. دکتر مطالعه یا هر نوع فشار آوردن به چشم را برایم ممنوع کرده است. پس از سالها دردسر عینکی بودن بالاخره قرار است بعد از این عمل با چشمهای خودم ببینم. پیشدانشگاهی و کتاب و جزوه و کلاس و کنکور برای روشنک تمام شد و حالا همه چیز به این مصاحبه عقیدتی یکشنبه بند است. نه من و نه روشنک نمیدانیم مصاحبه عقیدتی یعنی چه. من چیزهایی میدانم اما خودم تا به حال در هیچ مصاحبه عقیدتی شرکت نکردهام. زمان ما برای تأیید نهایی، از طرف دانشگاه میآمدند تحقیق. دانشگاه رفتن آن سالها با الان خیلی فرق میکرد. کنکورش واقعا کنکور بود. روزنامهای را که اسامی قبولشدگان در آن چاپ میشد تا سالها نگاه میداشتی و بارها و بارها تای نازکشده و کاغذ زردشدهاش را نگاه میکردی و هر بار به خودت افتخار میکردی و آفرین میگفتی. روزی هم که نتایج را اعلام میکردند موفقتر، آن کسی بود که زودتر از بقیه جلوی دکه روزنامهفروشی رسیده باشد. روزنامه را همانجا جلوی روزنامهفروشی پهن میکردی، البته اگر روزنامهفروش با لهجه ترکی یا رشتی یا کردی سرت داد نمیزد: اینجا نه برو اونورتر! اگر هم داد میزد میرفتی روی نزدیکترین پله، چهارزانو مینشستی و دنبال اسمت میگشتی. وای از آن روزی که ده تا مشابه اسم یا فامیلیات چاپ شده باشد آنوقت نوبت اسم پدر بود که با اسم پدر خودت مطابقت بدهی.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.