همگرایی رسانهای، صرفا یکی شدن ابزارهای رسانه نیست؛ بلکه تحولی اساسی است که منطق صنعت، بازار، استفاده مخاطب از محتوا و نوع محتوای رسانهای را تغییر میدهد. همگرایی رسانهای به عنوان یک کاتالیزور، شرایط را برای تغییر در چگونگی تولید، توزیع و مصرف رسانهای در تمام قالبهای رسانهای را فراهم کرده است.
همگرایی دو چالش مهم مدیریتی را بوجود میآورد، از یک طرف، نیاز شرکتها برای تعریف مدلهای تجاری و شیوههای بازاریابی آنها برای تثبیت موقعیت خود را افزایش داده و از سوی دیگر، تغییر چشمگیر در عادات و رفتار مخاطب – مشتریان ایجاد کرده است. با امکان ارائه محتوای ویدئویی موجود در قالبهای مختلف، متوسط زمان صرف شده برای مصرف رسانهای نیز نیز در دهه گذشته افزایش یافته است، از این رو شرکتهای رسانهای و مخاطبان به صورت یکسان استراتژیهای دستیابی به محتوا را در پیش گرفتهاند. در واقع، همگرایی به تمرین استانداردسازی تولید رسانهای و انتقال قدرت از روشهای تولید کننده محور به سمت روشهای مخاطب محور منجر شده است.
عواملی مانند دیجیتالی شدن، قانون زدایی و تغییرات در ترجیحات مخاطب – مشتری در مصرف رسانه، فرایند همگرایی رسانهای را شتاب بخشیده است، بسته به تاثیر هر کدام از این عوامل، حتی اگر این عوامل تکمیل کننده یکدیگر باشند و مسیر تکاملی یکسانی را طی کنند، در واقع همگرایی رسانهای، نتیجه همگرایی تکنولوژیک و نیاز شرکتهای رسانهای برای دستیابی به اقتصادی با ویژگی صرفه تولید به مقیاس بوده است. اما در نهایت، همگرایی تکنولوژیک و همگرایی صنعت باعث همگرایی اجتماعی وسیع در سطح مخاطب – مشتری و همگرایی فرایندها در سطح سازمانهای رسانهای خواهد شد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.